!ولم كن! خسته ام

Monday, April 20, 2009

حالا منم
نه من
هیچوقت هیچ منی من نیست
وقتی من به تاریخ پیوست، من به دنیا آمد
مهدی میگفت:
سردر نمی آورم. امروز 33 سال از امروز گذشته اما هنوز امروز است
اما نمیدانست که امروز، امروز من است که امروزم
اما آن امروز، امروز من بود که تاریخ شد
و این من و آن من
اوووووووووووووووووووو
عجب روزی است امروز
وعجب منی! که نمیشناسمش هیچ امروزی

خالی

ایییییییییییییینهمه خالی؟
میگن این روزا این بی انگیزگی عمومی شده
قبلنا پر بودم از حرف و آرزو و حسرت
حالا نه حرفی برام مونده
نه آرزویی
نه حسرتی
از چی میشه نوشت؟