!ولم كن! خسته ام

Monday, April 11, 2005

سلام بر تنهايي

چرا اشك از چشم كه بياد گريه ناكه
ولي از دماغ كه بياد خنده ناك؟
خوب دماغ من خيلي رومانتيك تر از چشامه. گناه كه نكرده
.
آهاي! با توام! بخند. رنگ دلتنگيو كه تو حرفات ميبينم دلم ميگيره
.
سوتي
در راستاي انتقال آرشيوم از پرشين بلاگ به اينجا گاهي ممكن است سوتي هايي مثل ديروز كه 2004 رو 2006 وارد كرده و پستي در سال بعد نوشته بودم بدهم. شما به بزرگواري خودتان ببخشيد