!ولم كن! خسته ام

Tuesday, October 05, 2004

همنفس با باد پاییز


آخ كه اين باد پاييز چه ميكنه با آدم. آدم ياد همه چيزای خوب دنيا ميافته. ياد سفر. ياد عشق. ياد... دلم ميخواد بدون اينکه زحمت نفس کشيدن به خودم بدم دهنمو رو به باد باز کنم و هوا تو ريه هام پر شه و اونقد اکسيژن تو سلولام بريزه که از hyperoxy* بميرم.
.
زيادی اکسيژن *
نکته مهم تر: غربزده خودِ اونيه که به من ميگه غربزده. اين کلمه يه اصطلاح علميه. مثل کامپيوتر. حال نميکنم واسش معادل بذارم