!ولم كن! خسته ام

Tuesday, July 06, 2004

بخاطر دل مامان بزرگا


بيچاره مامان بزرگ من. قربونش برم از نوه هم شانس نياورد
ديروز بچه هه ذوق ميکرد که سوار اتوبوس شده. اونوقت مادر بزرگه خر کيف ميشد. آخه ميتونست پز بده که بچه ها چون هميشه شخصی سوار شدن اتوبوس واسشون جالبه. و از اون خنده های مليح که ...0
دست کم اگه ما اتوبوس سوار حرفه ای نبوديم کمی هم مامان بزرگ ما حال ميکرد. بابا من به جهنم. به خاطر دل مادر بزرگم هم که شده يه ۲۰۶ بديد من سوار شم