!ولم كن! خسته ام

Friday, May 14, 2004

گدا كوچولو

مخصوصا زیر آفتاب نشسته بود تا بیشتر دل بسوزونه. اگه فقط 20 سانت جابجا میشد چشمای کوچولوی تو بغلش اینطوری از آفتاب نمیترسید. بچه جون تو که خودت میدونی آفتاب با چشای بچه های خیابون سرجنگ داره. تو که تو چشات هنوز جای زخمهای آفتاب هست. برو اونورتر بشین , انقدر اون بچه رو عذابش نده. اگه هوای بچه رو نداشته باشی از پول امروزت خبری نیست. پولی که نمیدونم باهاش میخوای خرج سوروسات کدوم حرومزاده روو بدی. آره حرومزادس..... باباته , ننته, یا هر کیته ,حرومزادس. حتی اگه تورو واسه نون شب فرستاده, بازحرومزادس :((
...آخه چشاش خیلی قشنگه, مثل چشای خودت